به گزارش سرویس نشروچاپ«آرتنا»، نیما پسربچهای که پدرش را از دست داده است هر روز به همراه مادر سوار اتوبوسی دوطبقه میشود که رانندهاش آقای مهربان است.
او مانند همه کودکانی که سالهای گذشته با این اتوبوسهای خاطرهانگیز رفتوآمد میکردند، دوست دارد در طبقه دوم این اتوبوس بنشیند و در خیالهای شیرین خود با اتودوست مهربان درد و دل کند. اتوبوس داستان این کتاب اما بسیار فرسوده است و آقای مهربان راننده آن نیز به زودی باید بازنشسته شود اما نیما دوست ندارد این اتوبوس را به قبرستان خودروها تحویل دهند.
به نقل از فارس،داستان اتودوست مهربان را فروغ علی شاهرودی نوشته و تصویرگری آن را سمائه شریفی برعهده داشته است.
این اثر در بازگشت به گذشتههای خاطرهانگیز و باز تعریف آن برای نسل جدید از ادبیاتی صمیمی و قابل فهم برای نوجوانان بهره میبرد در عین حال تلاش میکند با یادآوری آن خاطرات قدیمی، کودکان را با حال و هوای صمیمی گذشتههای تهران آشنا سازد.
«می خواستم سربه سرش بگذارم. با خنده گفتم: «اما امیدواری تو به چه دردی میخورد؟ بالاخره که تو را میبرند قبرستان ماشینها!» اتوبوس ناله غمانگیزی کرد و به سرفه افتاد. از حرفی که زدم پشیمان شدم. دوباره پاهایم را تکان دادم. این بار فقط پیچ و تاب خورد، ولی نخندید. مادرم از پایین پلهها صدایم کرد. اتوبوس همچنان داشت سرفه میکرد.» این بخشی از داستان اتودوست مهربان است که برای نوجوانان منتشر شده است.
این کتاب در 2 هزار نسخه و 64 صفحه با قیمت 12 هزار تومان در فروشگاهها و مراکز پخش کتاب دفتر نشر فرهنگ اسلامی عرضه شده است.